تحت عنوان فردي که هرگز روي بازاريابي سنتي منعطف نبوده و معمولا به صنعت از جنبه ديجيتال و کار هاي seo نزديک گرديده، ميتوانم با قاطعيت تيتر کنم که يکي مهمترين مسائلي که حافظه گرفته ام، قيمت بالاي مارک و اهميت بسط مارک در عمل هاي بازاريابي بوده ميباشد. صنعتي که شرکتمان در آن سرگرم کار ميباشد، با سرعت بسيار متعددي رويش ميکند، تکنولوژي هاي متفاوت به بازار ميآيند، پلتفرم هاي شبکههاياجتماعي جامع تر مي گردند، ويدئوهاي ويروسي منتشر ميشوند، الگوريتم هاي متعدد به روزرساني ميگردند، تمرکز روي گوشي ها بيش تر مي گردد و؛ درنتيجه طولاني تر اشخاص توجهشان را به کم چيزهايي که اثبات باقي ميمانند، براي مثال مارک منعطف نميکنند. دراين دنياي ديجيتال که بسيار هم سريع جنبش مينمايد، مي بايست شالوده هاي برندمان را تقويت کنيم تا مرز کار هاي بازاريابي مان توسعه و گسترش پيدا نمايند و موفقيتمان در طولاني بازه تضمين شود.
برندينگ يعني چه؟
مارک و اسم مارک باهم تفاوت داراهستند. اسم مارک چيزي ميباشد که مردم ميبينند، البته مارک، تنها در ذهن اشخاص موجود است و چيزي ميباشد که هنگام شنيدن اسم مارک به ذهنشان خطور مينمايد.
فرق در ميان برندينگ و بازاريابي در چه است؟
شايد شايسته ترين عبارت براي نشان دادن تمايز برندينگ و بازاريابي اين پاراگراف باشد: بازاريابي چيزي ميباشد که انجام ميدهيم، برندينگ چيزي ميباشد که هستيم. موسسه ترانوي گروپ در يکياز مقالاتش تيتر کرده بازاريابي نوعي کار فشاري ميباشد، البته برندينگ نوعي عمل کششي ميباشد. بازاريابي، توليد ها و سرويس ها را تبليغ ميکند، البته برندينگ قيمت هاي هسته کسب و عمل را نشان ميدهد و ماهيت وجود آن را معين ميکند. بازاريابي همت ميکند اشخاص را به صورت تاکتيکي ترغيب نمايد، ولي برندينگ، ميان مشتري ها و کسب و عمل رابطه احساساتي برقرار مينمايد.
برندينگ در بعد از ظهر ديجيتال
در بعدازظهر ديجيتال، ايجاد يک مارک توانمند حياتي ميباشد. اما برندينگ مدام حياتي بوده، ولي درحالتي که دور و بر هاي آنلاين و خوي متغير يوزرها را در حيث بگيريم، مزايايش اضافه معين ميگردند:
درباره این سایت